ماهیت اعتراضات!
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۵۱۱۵۷
گزارشهای رسیده از سراسر ایران حکایت از آن دارد که حداکثر ۱۰ درصد شهرهای ایران درگیر ماجرای فتنه اخیر هستند، اما گزارش BBC و رسانههای آمریکایی اصرار دارند بگویند؛ این بهاصطلاح جنبش سراسری است.
به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت: تنی چند از جامعهشناسان در نشستی تحت عنوان «ماهیت اعتراضات» مطالبی فرمودند، که قابل تأمل است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در این نشست گفته است:
- تمام گروههای سنی با اعتراضات شکل گرفته همدلی دارند.
- جایی از ایران نیست درگیر اعتراضات نشده باشد.
این گزاره هیچ ما به ازای تحقیقات و سنجش میدانی ندارد. گزارشهای رسیده از سراسر ایران حکایت از آن دارد که حداکثر ۱۰ درصد شهرهای ایران درگیر ماجرای فتنه اخیر هستند. اما گزارش BBC و رسانههای آمریکایی اصرار دارند بگویند؛ این بهاصطلاح جنبش سراسری است و هیچ سندی هم برای این ادعای خود ذکر نمیکنند.
جامعهشناس دیگری در این نشست گفته است:
- اعتراض جزء حقوق اولیه است. حکومت وکالت دارد، جامعه هر وقت صلاح دانست میتواند وکیل را عزل کند.
- پژوهشگر و جامعهشناس به چه زبانی باید به حکمرانان تفهیم کند که افول اجتماعی در ایران دارد اتفاق میافتد.
این گزاره هم درست نیست. چون آنچه در طی دو ماه گذشته در برخی شهرها دیده شد «اعتراض» نیست.«اغتشاش» است . این رویکرد را مردم همه شهرهای ایران در راهپیماییهای میلیونی به ویژه راهپیمایی ۱۳ آبان محکوم کردند. یک جامعهشناس اگر این فریادها را نشنود و بخواهد فقط به صدای آمریکا گوش کند خود را در حد یک گزارشگر BBC و سعودی اینترنشنال فرو میکاهد.
همچنین جامعهشناس دیگری در این نشست گفته است:
- جامعه ایران یک جامعه جنبشی است. ما درگیر یک جنبش گسترده مردمی هستیم.
- سیستم حکمرانی از عهده پاسخگویی به مطالبات برنمیآید.
- دیالوگی راه بیندازیم که همه صداها در آن باشد.
این گزاره هم درست نیست چراکه؛
اولا: گسترده نیست.
ثانیا: سرسلسلهجنبان این جنبش آمریکاییها هستند.
اگر باور ندارید موضع صریح بایدن رئیسجمهور آمریکا و ماکرون رئیسجمهور فرانسه که عکس یادگاری با این جنبشیها گرفتهاند را ملاحظه کنید.
ثالثا : به مطالبات جنبش و صداهایی که از آن به گوش میرسد هم یک جامعهشناس باید توجه کند.
- اولین صدا، صدای مخالفت با اسلام، قرآن و حکم حجاب است. همینها قرآنسوزی و مسجدسوزی راه انداختهاند ، آنهم در یک کشور اسلامی که ۲/۹۸ درصد آن به اسلام رای دادهاند.
- دومین صدا ، صدایتجزیه طلبی است . در میتینگ برلین که با همکاری دولت آلمان برگزار شد ۱۹ پرچم متفاوت را تجزیهطلبان به دست گرفتند . هر منطقهای که باید تجزیه شود ۴و۵ پرچم داشتند! سیستم حکمرانی به این مطالبه چگونه باید پاسخ دهد؟
آنهم در حالیکه برخی از این تجزیهطلبان در اقلیم کردستان جنب پایگاههای نظامی آمریکا تحت فرماندهی سنتکام هستند؟ آیا تجزیهطلبی یک جنبش مردمی است؟!
آیا تجزیهطلبی یک مطالبه مشروع مردمی است یا یک مطالبه تجاوزکارانه آمریکایی صهیونیستی است؟!
یک جامعهشناس چگونه میتواند این مطالبه را مشروع بداند و به حاکمیت بگوید صدای آن را باید به رسمیت بشناسی؟!
این حضرت جامعه شناس میگوید: باید یک دیالوگی راه بیندازیم که همه صداها در آن باشد خوب زحمت ایشان را آمریکا کم کرده است این دیالوگ را در ارتش رسانهای خود راه انداخته همه این صداها به غیر از صدای ملت ایران در آن شنیده میشود!
چرا آمریکاییها در دیالوگی که راه انداختهاند صدای ملت ایران را در ۱۳ آبان و اجتماعات میلیونی در پاسخ به این اغتشاشات نمی خواهند بشنوند و از آن بالاتر گوش این چند جامعهشناس را هم گرفتهاند اجازه نمیدهند اینها هم بشنوند؟!
چرا باید سطح سواد، تحلیل و فهم چند نفر که خود را جامعهشناس میدانند از سطح سواد رسانهای فردی مثل کارلوس کیروش پایینتر باشد؟ وقتی خبرنگار انگلیسی از او میپرسد؛ سرمربیگری تیم کشوری که حقوق زنان در آن رعایت نمی شود چه منفعتی برای شما دارد؟ او بلافاصله میگوید؛ برای طرح این سؤال چقدر پول گرفتهای؟ در این پاسخ دنیایی از افشاگری علیه سیاهپردازیهای آمریکا و انگلیس علیه ملت ایران وجود دارد. چرا یک پرتغالی این را میفهمد اما چند جامعهشناس حاضر نیستند آنرا بفهمند؟!
حضرات جامعهشناس در کندوکاو «ماهیت اعتراضات» حتی اشارهای به توطئه آمریکا و شرارت تروریستها در این آشوبها که نامش را «اعتراض» گذاشتند، نکردند.
هر کس مشروح مفصل این خبر را در سایت جماران بخواند از خود سؤال میکند،
این جماعت چقدر پول گرفتند در پاسخ به پرسش ماهیت بهاصطلاح اعتراضات، حقایق این آشوب را پنهان و از عاملان، آمران و ... آمریکایی حرفی نزنند!
پی نوشت:
۱- سایت جماران ۲۸/۸/۱۴۰۱ کد خبر ۱۵۷۴۵۵۸
منبع: مشرق
کلیدواژه: تیم ملی ایران قیمت ایران محمدکاظم انبارلویی انجمن جامعه شناسی ایران دولت آلمان مشرق خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت جامعه شناس یک جامعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۵۱۱۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنبش دانشجویی آمریکا اراده لازم برای تغییر را دارد
به گزارش قدس آنلاین، جنبش اعتراضی «همبستگی با مردم غزه» این بار نه از کف خیابانهای آمریکا و نه توسط گروههای سیاسی، بلکه توسط دانشجویان رهبری شد.
اعتراضات که از دانشگاه کلمبیای نیویورک آغاز شد روز به روز گسترش یافت و امروز نه تنها بسیاری از دانشگاههای آمریکا با این جنبش همراه شدهاند که صدای آن از مرزهای این کشور فراتر رفته است. دانشگاه کلمبیای نیویورک یکی از پیشگامان تحرکات دانشجویی در آمریکا محسوب میشود و سابقه درخشانی در خیزشهای دانشجویی از محکومیت آپارتاید در آفریقای جنوبی تا جنگ کنونی اسرائیل در غزه داشته است.
پروفسور «رادنی شکسپیر» تحلیلگر و کارشناس امور سیاسی اقتصادی انگلیس و اتحادیه اروپا در گفتوگو با قدس به پرسشها درزمینه خیزش این روزهای دانشگاهیان در آمریکا و سایر کشورها در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی و در دفاع از آرمان فلسطین پاسخ گفته است که در ادامه میخوانید.
شکسپیر استاد دانشگاه کمبریج و یک وکیل مجرب بریتانیایی، بهویژه برای کنفرانسهایش در مورد پول، اقتصاد واقعی و عدالت اجتماعی و اقتصادی شناخته شده است. وی دانشآموخته دانشکده داونینگ کمبریج انگلیس است، کتابهای بسیاری را در حوزه تئوریهای اقتصادی و نیز امور ایران، بحرین و سوریه نوشته و از چهرههای رسانهای ضدامپریالیسم و ضدصهیونیستی مطرح بینالمللی به شمار میآید.
تحلیل کلی شما در مورد ماهیت جنبش دانشجویی در حمایت از غزه و خاستگاه این جنبش چیست؟ معترضان چه میخواهند؟
باید بگویم پایه و اساس جنبش دانشجویی کنونی مبارزه با بیعدالتی در قبال فلسطین و مردم غزه است؛ درواقع این خیزش خواستار بایکوت و تحریم رژیم صهیونیستی است که البته به واسطه جنایات این رژیم و بیعدالتی بزرگ در قبال فلسطین به وجود آمده است.
البته در خیزش کنونی دانشگاهیان، اماکن مقدس نیز دخیل هستند؛ این یک اعتراض به بیعدالتی در قبال مردمی مظلوم است و از این حیث جنبش کنونی به یک جنبش مذهبی شباهت دارد. وجه تشابه دیگر این جنبش با جنبشهای مذهبی این مسئله است که دانشجویان عنوان کردهاند تا زمانی که عدالت محقق نشود، دست از اعتراض برنخواهند داشت. این خواسته به این معناست که مطالبه آنها فراتر از زندگی افراد ادامه خواهد یافت و تحقق عدالت برای آنها یعنی مردم فلسطین آزادانه در سرزمین خود زندگی کنند.
اعتراضات تا چه حد برایند شکاف نسلها در غرب است؟ حضور فرزندان سیاستمداران در تجمعات چه معنایی دارد؟
پیش از این برخی تصور میکردند شرکتکنندگان در اینگونه تظاهراتها مسلمانان، مهاجران، رنگینپوستان و سوسیالیستها هستند، اما امروز شاهد حضور فرزندان مقامات آمریکایی در تجمعات حامیان فلسطین هستیم. تصور میکنم این اعتراضات به این معنی است که نسل جوان در حال مبارزه است و اراده لازم برای رسیدن به پیروزی را دارد. والدین آنها با دروغ و تبلیغات مستمر، ذهن آنها را خراب کردهاند. قابل توجه است که بسیاری از معترضان پیشرو در این تجمعات، یهودیان هستند و این در مورد اعتراضات در محکومیت آپارتاید آفریقای جنوبی نیز درست بود؛ فرزندان مقامات بلندپایه آمریکایی احتمالاً بهخوبی آگاه و تحصیلکرده هستند و هیچ چیز تعجبآوری در مورد مشارکت آنها وجود ندارد. این یک دخالت بسیار مهم است و در نهایت تعیینکننده خواهد بود.
جنبش در رسیدن به مطالباتش تا کجا پیش خواهد رفت؟ برخی جنبش دانشجویی اخیر آمریکا را با جنبشهای دهه ۷۰-۱۹۶۰ در مخالفت با جنگ ویتنام مقایسه میکنند. تاریخ تکرار خواهد شد؟
مارک تواین میگوید «تاریخ هرگز تکرار نمیشود، اما اغلب همقافیه میشود» با این بیان تاریخ ممکن است به موازات آنچه در تظاهرات علیه جنگ ویتنام سراغ داریم، تکرار شود. در سال۱۹۷۰ دانشجویان دانشگاه ایالتی کِنْت آمریکا به دلیل اعتراض به جنگ در ویتنام به گلوله بسته شدند. متأسفانه، تکتیراندازها در حال حاضر روی پشتبام دانشگاههای آمریکا موضع گرفتهاند. صورت مسئله هر دو رویداد، نسلکشی است؛ نسلکشی که با حمایت کل طبقه سیاسی غرب در جریان است. بیشک این جنبش روز به روز تشدید خواهد شد و به کشورهای دیگر گسترش خواهد یافت.
دلیل برخورد پلیسی و خشن با اعتراضات دانشجویی در آمریکا چیست؟
طبقه سیاسی ایالات متحده کاملاً توسط ترکیبی از نفوذ صهیونیستها و منافع هلدینگهای نظامی-صنعتی کنترل میشود؛ خب در این شرایط چه انتظار دیگری میتوان داشت؟ علاوه بر این، نظام سیاسی آمریکا همواره مانع ظهور موفق یک نامزد ضدجنگ شده است و با کنشهای ضدجنگ بهشدت برخورد کرده است؛ اگر بگویم در حاشیه نشستهای سیاسی -انتخاباتی دموکراتها در پاییز امسال احتمال کشته شدن معترضان به نسلکشی در فلسطین وجود دارد، حرف نامربوطی نزدهام.
این تجمعات چقدر میتواند بر تصمیمات مقامات آمریکا در مورد عدم حمایت کورکورانه و بیچون و چرا از اسرائیل تأثیر بگذارد؟
هنگامی که فرزندان مقامات بلندپایه یعنی کودکانی که از یک پیشینه نخبگانی برخوردارند درگیر ماجرا شوند، نویددهنده این واقعیت است که موفقیت در طولانیمدت اجتنابناپذیر شده است.
جنبشهای رادیکال موفق نمیشوند، مگر اینکه توسط افراد پرانرژی با پیشینه طبقه متوسط (حتی بالاتر) رهبری شوند. چرا که مردم عادی باید زمان و انرژی خود را در نبردهای روزانه صرف بقای خود کنند، در حالی که افرادی که دارای پیشینههای مرفهتر هستند، طبیعتاً قادر به درک راه حلهای جدید هستند و منابع مادی برای امکان مشارکت در جنبشهای اعتراضی و غیره را دارند.
در نهایت یک نکته مهم درباره جنگ غزه که نباید از آن غافل شویم این است که در گفتوگوها و مذاکرات در مورد برقراری آتشبس فوری در غزه، نباید ۷هزار زندانی فلسطینی را که در زندانهای اسرائیل نگهداری میشوند و مرتکب هیچ اشتباهی نشدهاند، نادیده بگیریم و این واقعیتهایی است که در کنار اعتراضات دانشجویی قطعاً نظر مقامات آمریکایی را به خود جلب خواهد کرد.
سیداحمد موسوی